28
فوریه
چگونه بعد از ترک خود ارضایی بهبودی پیدا کنیم
میدانستم اتفاقات بدی که گرداگرد زندگیام رخ میدهد، از اعمال جنسیام نشأت می گیرند. به دلیل اعمال شهوانی كه از من سر می زد امكان پاك ماندن در AA و دوری از مواد مخدر برایم ممكن نبود. آگاه بودم كه خودارضایی برای مدت طولانی بسیار مضر است. تنها یك راه برگشت وجـود داشت. به یاد دارم كه در یک مركز درمانی، مشاورم، انجمنی به اسم SA را به من معرفی كرد. این اتفاق همیشه در ذهنم تداعی میگردد. آن زمان با خودم گفتم «شاید من به این دوازده گام كه در مورد مسایل جنسی است نیاز دارم».
خود ارضایی هایم تاثیر بدی بر روانم گذاشت. بعد از اینكه خود ارضایی میکردم، دیگر آنروز از ارتباط برقراركردن با دنیای بیرون ناتوان بودم. بر سر مسایل ریز و بیاهمیت به شدت عصبی میشدم. در نتیجه عصبانیتم را بر سر والدین و برادرم خالی میکردم. روز به روز حالت های عصبی در من رشد بیشتری میکرد. زمانی به هرزه نگاری مشغول بودم و موقعی بود كه در مغازهای كار میکردم. تصورات شهوانی و عاشقانه را در مورد مشتری هایم داشتم. مثلاً به ذهنم میآمد كه آن دختر به ازدواج با من علاقه مند است. هر بار كه خود ارضایی میکردم بیشتر از خودم خجالت زده میشدم. میدانستم مرتكب كار بدی شده ام. و میگفتم چرا ایمان و مراسم دینیام، به كمك من نمیآیند؟
سپس در اینترنت به جستجوی سایت SA پرداختم و تعداد بیست سوال مطرح شده در این سایت را مطالعه كردم. با وجود اینكه اكثر سوالات به مسایل من مربوط میشد اما فکر کردم «نمی دانم، من تا به حال هیـچ وقت رابطه جنسی با کسی نداشتهام!». به طور كامل همه چیز را انكار میکردم. با شـماره ای كه در سایت بود تمــاس گرفتم و بعد از آن در جلسات شركت کردم. پس از اولین روز مشاركت در جلسه، احساس سبكی خیلی زیادی داشتم. آن چیزی كه من در مراسمهای مذهبی و در درون خود در پی آن بودم، در SA یافتم. سلامتی را احساس میکردم. در آنجا بسیاری از اعضا از اتفاقاتی كه در زندگیشان افتاده بود صحبت می كردند. من هم داستان زندگیم را برایشان تعریف كردم. زمانی كه فهمیدم در جلسه همه می دانند كه من معتاد جنسی هستم بسیار خوشحال شدم، و با خود گفتم «پس می توانم باز هم به خود ارضایی ادامه دهم!»
من همچنان در جلسات شركت میکردم اما چند ماه بعد همه چیز برایم دشوار شد. راهنمایم به من گفت: «بجای اینكه بهتر و بهتر شوم، بدتر و بدتر شدهام». حالِ درونیم دگرگون شد، چون حالا در همهی ساعات خودارضایی (استمنا) میکردم. بیش از پیش احساسات بدی را تجربه میکردم. نسبت به نزدیکانم و حتی حیوانات هم شهوت داشتم. فكر اینكه به نزدیکانم هم حس شهوت دارم، برایم بسیار منزجر كننده، هولناك و بد بود.
در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶)، با خانواده ام به كنار دریا مسافرت كردیم. برای مدت سه روز قبل از سفـر پاك بودم. راهنمایم برنامه ای برای مدتی كه در سفر بودم برایم تنظیم كرد، اما من به هیچ كدام از آنها عمل نكردم. هر روز با خودم ور می رفتم، به طوری كه آن چند روز سفر و استراحت را به كام خود تلخ كردم. من باید زمانی را برای زندگی كردن می داشتم. پدر و مادرم مخارج زیادی را متحمل میشدند و غذاهای مفصلی ترتیب می دادند. من هر صبح یك فنجان قهوه ی رایگـان را به همه چیز ترجیح می دادم. ما درست در منطقه ای كنار دریا اقامت داشتیم و من هر صبح به حد وحشتناكی در خودارضایی و شهوت مستغرق بودم. بی دلیل با پدر و مادرم پرخاشگری میکردم.
كنار دریا دراز میکشیدم اما در ذهنم به شهوت می پرداختم. دلم نمی خواست اینكار را انجام بدهم. سعی میکردم با راهنمایم تماس بگیرم اما این اتفاق نمی افتاد. به اینترنت وصل میشدم تا با فــردی هوسران و شهوتران ارتبــاط برقرار كنم. بعد فكر میکردم «من نمی توانم چنین كاری را انجام دهم»، بلند میشدم و به اتاق نشیمن می رفتم و با فردی در آنجا هم صحبت میشدم، ولی باز بر می گشتم.
وقتی از سفر بازگشتم، شروع به شركت در جلسات تلفنی كردم، رفته رفته وضعیتم بهتر شد. جلسات تلفنی به ساعت محل سكونت من ۴:۳۰ تا ۵:۳۰ صبح برگزار میشد. با وجود این من هر روز در جلسـات شركت میکردم.
آخرین روز لغزشم، همان آخرین روز سفرم بود. در ادامه مرتب با راهنمایم در تماس بودم و عملاً صداقت را پیش گرفتم. وقتی احساس میکردم ممكن است لغزش كنم، بلافاصله با راهنمایم تماس می گرفتم و حالـم بهتر میشد. با خودم میگفتم «باید این رویه را در پیش گیرم، یعنی هرگاه احساس بدی دارم، با راهنمایم تماس بگیرم». بسیار ساده بود. من احساس بدی داشتم؛ با راهنمایم تماس می گرفتم؛ بعد احساس خوبی پیدا میکردم. در حال حاضر هم این روش برایم كار میکند و آن را ادامه می دهم.
بعد از آن قدم ها را شروع كردم. وقتی قدم یك را تمرین میکردم احساس میکردم كه انســان جدیدی شده ام؛ گویی دیگر آن حس شرمندگی در من از بین رفته بود. این موفقیت بسیار برایم ارزشمند بود. در رابطه با غلبه به تخیلات و اعتیاد به روابط (اعتیاد عاطفی) نیز اقداماتی را انجام دادهام. تخیلات همان چیزی است كه به شهوترانی من سوخت می رساند، و من نیاز دارم از شخصی كمك بخواهم چون به تنهایی از عهده ی غلبه بر آن بر نمیآیم؛ من نیاز دارم كه كسی به كمكم بیاید. در حال حاضر، اگر در دانشكده مجذوب دخترها شوم با راهنمایم در این باره صحبت میکنم. مجذوب تعداد زیادی از دختر ها می شوم اما می توانم با راهنمایم سخن بگویم و همین امر كمكی برای من محسوب می شود.
اكثر ما معتادان جنسی تمایل داریم فكر كنیم كه اگر پاك هستیم باید از همه چیز به جهت اینكه ما را از برنامههایمان دور نكند، دوری كنیم. اما من به این نتیجه رسیدهام كه هر چه بیشتر در اجتماع فعالـیت كنم و كارهای دشوار را با دانــش و صداقت انجام دهم، بیشتر مجبور می شوم در جلسات SA شركت و آن را دنبال كنم. من باید همه چیز را در لحظه واگذار كنم تا آن چیز به بار بنشیند. همیشه میوه ای برای به بار نشستن وجود دارد.
من جوانم و از یك چیز بسیار خوشحال و سپاسگزارم كه ازدواج نكردهام، و فرزندان طلاقی را به جامعهام تحویل نداده ام. پیش پای خود آیندهای را دارم كه میتوانم به ازدواج و تشكیل خانواده فكر كنم. این یك هدیه است. من از خداوند بزرگ كه مرا به SA رهنمون كرد، جایی كه میتوانم تمامی كمكهایی كه نیاز داشتم و دارم را از آن دریافت كنم، سپاسگزارم. خداوند به من مجال پرداختن به موسیقی را هم داد. اکنون یك آهنگسازم. موسیقی هم یكی از مواردی است كه مرا در غلبه بر اعتیاد به تخیلات كمك كرده است. امروز قدردانی من، از همه انسانها ست. افرادی كه مرا میشناسند، میدانند چیزهایی كه بشدت از آنها واهمه داشتم، اکنون برایم گرامی شدند. وقتی مادرم را می بینم، میگویم «چه مادر خوبی دارم!». به این باور دارم. دیگر اجباری در كارم نیست كه تظاهر به دوست داشتن كنم. به خانه میروم و والدینم را علیرغم كمی و كاستی شخصیتیشان دوست میدارم. هر كدام از ما حتما كاستیها و ضعفهایی در شخصیت خود داریم، اما همانطور كه SA به من فیض و بركت بخشید، من نیز در قبال تمامی انسانها بخشش را پیشه میكنم. در SA به من گفتند: «شما جوان و پرانگیزهاید و ما خوشحالیم شما اینجا هستید.» من هم میخواهم همینطور بخشش و بركت را به دیگران ارزانی دارم.
امروز، بخاطر پاكیام بی نهایت سپاسگزارم، و میدانم یكی از جوانترین اعضای SA ام. بخاطر فرصتی كه برای در میان گذاردن داستـان زندگیم، به من دادهاید، نهایت قدردانی را دارم.
تفاوت رابطه جنسی و خودارضایی
ترک خودارضایی (استمنا)
اعتیاد به خودارضایی
تعبیر خواب شکسته شدن دندون