اين شخصيت تاريخي كه اعمال و رفتار او بدين نهج بيان گرديد شخصيت ذوالقرنين است . اما آيا اين مرد تاريخ
كيست و اهل كجاست و در چه زماني مي زيسته است؟
اولين مطلبي كه به خاطر مفسرين در اين خصوص مي رسد پيدا كردن اسم و لقب اين شخص است، زيرا تاريخ ،
بشري كه داراي شاخ باشد! نديده و پادشاه و حكمراني بدين نام و لقب نشناخته و نشنيده است.
است « شاخ » معناي ظاهري آن كه « قرن » تفسيرهاي گوناگون در اين خصوص نموده و گفته اند كه در اينجا مقصود از
نبوده و بلكه قصد از آن زمان و مدت بوده و از اطلاق اين كلمه مقصود رساندن مدت سلطنت حاكم و پادشاه بوده
است بدين معني كه چون پادشاهي مدت سلطنت و دولت او به دو برابر حد عادي رسيده از اين نظر بدين لقب ناميده
شده است و در طول مدت و اندازه ي اين عهد نيز اختلاف است . جمعي مدت قرن را سي سال و قومي بيست و پنج
سال و برخي ده سال و اقوامي بدين مضمون گفته اند.
ابن جرير طبري 1 اقوال اوليه در اين خصوص را به طور كلي جمع آوري كرده ولي ش خصيت خاصي را بيان ننموده و
طرف را مشخص نساخته است.
فقط در كتاب خود به اين بحث توجه نموده كه آيا ذوالقرنين پيغمبر بوده است يا غير پيغمبر، بشر يا فرشته و ملك؟
1 او را از پيغمبران قديم و قبل از حضرت ابراهيم « بخاري ». برخي روايات او را معاصر با ابراهيم عليه السلام دانسته اند
(ع) مي شمارد . در اين اواخر كه بحث و انتقاد تاريخي وارد مرحله ي جديدي شده است ذهن مورخين متوجه يمن
گرديد و گمان كردند كه چون در روايات پادشاهان حميري از
نيست كه ذوالقرنين نيز از اين دسته پادشاهان بوده باشد . عجيب آنكه ابوريحان بيروني 2 در آثار الباقيه و ابن خلدون 3
نيز به اين نكته اشاره كرده اند . اين فرض ظاهرا فريبنده است ولي چون با شواهد منافات دارد نمي تواند مورد قبول
واقع شود.
آنان كه از حضرت رسول در باب ذوالقرنين سوال كرده اند يهود بوده اند، در اينجا دليلي ندارد كه يهود از احوال
پادشاه يمن استفسار كنند . علاوه بر آن در صورتي كه بخواهيد فرض كنيد كه قريش ساكنين مكه از طرف خود چنين
سوالي كرده اند بايد گفت كه خودشان به حد كفايت از احوال سلاطين حميري اطلاع داشته اند و احتياجي بدين كار
نبوده است و در صور تي كه چنين بود مسلما در روايات عرب و احاديث و نقل از صحابه و تابعين نيز اشاره اي مي
شد در صورتي كه چنين روايتي نديده ايم.
دور نيست كه پرسندگان مقصودشان عاجز كردن حضرت رسول در جواب بوده است و در اين صورت مسلما از
حالات كسي مي پرسيدند كه عرب نبوده باشد و الا جواب از حالات پادشاه يمن براي عرب كار آساني است.
ببينيم آيا آنچه از خصائل و اعمال ذوالقرنين در قرآن ذكر شده با حال پادشاهان حميري و يمن صدق مي كند يا نه؟
قرآن مي فرمايد در شرق و غرب فتوحاتي كرده و سدي آهنين در برابر هجوم ياجوج و ماجوج ساخته است . تاكنون
شهادت تاريخي درباره ي هيچ پادشاه حميري نداريم كه خيال فتوحات شرق و غرب را در سر پرورانده و سدي آهنين
به جاي نهاده باشد.
بوده است، نمي توان در اين باره براي آن اهميتي قائل شد، « ذو » اينكه بعضي پادشاهان يمن جلوي نامشان كلمه
4 هم سودي نخواهد داشت زيرا جايي گفته نشده كه اين سد را براي « مأرب » همچنين توجه و تشبث به ساختمان سد
مقابله با هجوم قومي ساخته و آهن در آن به كار برده باشند، به علاوه قرآن در جاي ديگر نيز از سد مأرب نام برده و
هيچ شباهتي ميان سد ذوالقرنين و سد مأرب از قرائن قرآن نمي توان يافت.
جمعي از اصحاب نظ ر آمده اند و اسكندر مقدوني را به علت فتوحات و غلبه ي او بر شرق و غرب و شهرت
حكومت او ذوالقرنين دانسته اند.
برچسبها:. جمعي مدت, « شاخ » معناي ظاهري, آن كه « قرن », اختلاف است, از آن زمان, از اين نظر بدين, است . اما آيا اين مرد, اسم و لقب, او بدين نهج, اين شخص است, اين شخصيت تاريخي, اين عهد نيز, بيان گرديد شخصيت, تاريخ كيست, تفسيرهاي گوناگون, حاكم و پادشاه بوده است بدين, حد عادي رسيده, در اين خصوص, در اين خصوص نموده, ذوالقرنين, رساندن مدت سلطنت, زيرا تاريخ ، بشري كه داراي شاخ باشد! نديده و پادشاه و حكمراني بدين نام و لقب نشناخته و نشنيده است. است, سال و برخي ده سال, قرن را سي سال, كه اعمال و رفتار, كه به خاطر مفسرين, كه چون پادشاهي, كه در اينجا مقصود از نبوده و بلكه قصد, لقب ناميده شده است, مدت سلطنت, مضمون گفته اند., معني, مي رسد پيدا كردن, مي زيسته است؟ اولين مطلبي, و از اطلاق ا, و اقوامي بدين, و اندازه ي, و اهل كجاست, و در چه زماني, و در طول مدت, و دولت او به دو برابر, و قومي بيست و پنج, و گفته اند, و مدت بوده, ين كلمه مقصود