در تاريخ علم ومعرفت بارها ديده شده است كه آدمي زادگان روزي در مشكلي فرو رفته اند و شبهتي را بر خود راه
داده اند ، قرن ها هر چه كوشيده اند از آن بيرون آيند جز آنكه تاري ديگر بر روي تار تنيده باشند و مشكلي ديگر بر
مشكل افزوده باشند كاري از پيش نبرده اند . هر توجهي كه در اين راه كرده اند ناروا و نادرست بوده است . قرن ها
بدين منوال گذشته و شبهات گوناگون چون پوست بر پوست روييده و حقيقت را در ميان آن قشرهاي سا لياني از
ديدگان مستور كرده است.
روزي ناگهان دانشمندي بزرگ به نيروي دانش و فراست و روشن بيني با ديدگان شكافنده ي خرد و بينش خويش
بدان حقيقتي كه قرن ها در حجاب بوده است پي برده و بارقه اي از فكر تواناي خويش بر آن تابيده و حقيقت روشن
را از پشت پرده ي ظلماني بيرون كشيده است . بهترين شاهد آشكار بحث بسيار جالب و بسيار عالمانه ايست كه
ترجمه ي آن در اين صفحات به دست خوانندگان است . از روزي كه در مصحف شريف ذكري از ذوالقرنين رفته
است همه مفسرين و مورخين و دانايان اسلام در تحقيق عصر و زمان و شخصيت كسي كه در قرآن بد ان اشارت رفته
است بحث ها كرده و كاوش ها پيش گرفته و رنج هاي جانكاه بر خويشتن هموار كرده اند.
آنچه در اين راه گفته و نوشته اند جز آنكه مشكل بر مشكل بيفزايد و خار راه محققان شود نتيجه اي نبخشيده است .
سال ها بود كه چه در ايران و چه در كشورهاي ديگر اسلامي ذوالق رنين را همان اسكندر مقدوني مي پنداشتند و كسي
در صدد نشده بود با قراين و جهات ديگر تطبيق كند و حقيقت را بجويد و عرضه دارد.
اين مشكل هزار و اند ساله را اخيرا دانشمند نامي جناب علامه ابوالكلام آزاد وزير معارف دانشور هندوستان بدين
خوبي كه درين رساله آشكار است حل كرده و بدين وسيله خدمت شاياني به معارف اسلامي كرده است . چيزي كه بر
سپاس گذاري ايرانيان مي فزايد اين است كه با دلايل متقن و ترديد ناپذير ثابت كرده است كه مراد قرآن شريف از
ذوالقرنين ، كوروش بزرگ شاهنشاه نامي هخامنشي است . اين فخر را امروز با كمال سربلندي مي توان بر مفاخر ديگر
ايران افزود كه قرآن شريف مداح شاهنشاه بزرگ ايران است و اين نعمت علمي و ادبي را مديون به مولانا ابوالكلام
آزاديم. اين است كه من از سوي جامعه ي علمي و ادبي ايران از اين دانشمند بزرگوار در برابر اين خدمت شاياني كه
به ايران و ايراني كرده است صميمانه سپاسگذارم و بقاي وجود عزيز او را از يزدان بزرگ درخواست مي كنم.
برچسبها:، قرن ها, آن در اين صفحات, آن قشرهاي, از آن بيرون آيند, از پيش نبرده اند, از ذوالقرنين, از روزي كه در مصحف, است, است. روزي ناگهان, اشارت رفته, افزوده باشند كاري, با ديدگان, بحث بسيار جالب, بحث ها كرده, بر پوست روييده, بر خويشتن, به دست خوانندگان است, به نيروي دانش و فراست, بهترين شاهد آشكار, پي برده, پيش گرفته و رنج هاي جانكاه, تار تنيده باشند, جز آنكه تاري ديگر بر روي, چون پوست, خويش بر آن تابيده, دانشمندي بزرگ, در تاريخ علم ومعرفت بارها, در تحقيق عصر و زمان, در حجاب بوده است, در مشكلي فرو رفته اند, ديده شده است كه آدمي, را بر خود راه داده اند, را در ميان, رفته است, زادگان روزي, سا لياني از ديدگان, شريف ذكري, شكافنده ي خرد, ظلماني بيرون, قرن ها بدين منوال گذشته, كشيده است, كه ترجمه ي, كه در قرآن بد ان, كه قرن ها, مستور كرده, ناروا و نادرست بوده است, هر توجهي كه در اين راه كرده اند, هر چه كوشيده اند, همه مفسرين, هموار كرده اند., و بارقه اي از فكر تواناي, و بسيار عالمانه ايست, و بينش خويش بدان حقيقتي, و حقيقت, و حقيقت روشن را از پشت پرده ي, و روشن بيني, و شبهات گوناگون, و شبهتي, و شخصيت كسي, و كاوش ها, و مشكلي ديگر بر مشكل, و مورخين و دانايان اسلام